مشارکت جامع نوآورانه چین و اسرائیل و درسآموختههای آن برای توافق 25 ساله ایران
فصل 1– مقدمه
1-1- شرح موضوع
چین از دهه 1980 و عمدتاً از زمان پایان جنگ سرد اولویت سیاست خارجی را پیشبرد توسعه اقتصادی قرار داده و در این ارتباط، ابزار «مشارکت» را برای تنظیم تعاملات با کشورهای مختلف دنیا به کار میگیرد. این کشور برای نخستین بار در سال 1993 با برزیل مشارکت امضا و هماکنون از نظر توزیع منطقهای این دیپلماسی مشارکت را با 107 کشور و سازمان منطقهای از جمله 38 مورد در آسیا، 16 مورد در آفریقا، 17 مورد در آمریکای لاتین، 28 مورد در اروپا و آمریکا و 8 مورد در اقیانوسیه توسعه بخشیده است (Fulton, 2019: 4).
چین با اکثر بازیگران منطقه منا از جمله اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران در چارچوب انواع مختلف مشارکت همکاری میکند. ایران ابتدا در سال 1394 در قالب بیانیه «مشارکت جامع راهبردی ایران و چین» و سپس در سال 1400 با امضای «برنامه جامع همکاری 25 ساله» دیپلماسی مشارکت خود با چین را توسعه بخشیده است. در مقابل، اسرائیل نیز از سال 2014 به تدریج پیوندهای محکم و نهادینه شدهای در حوزه نوآوری و فناورانه تحت عنوان «مشارکت جامع نوآورانه»[1] با چین شکل داده است. نظر به اجراییشدن مشارکت جامع نوآورانه چین و اسرائیل و ساختار و سازوکار عملیاتیسازی، بررسی ماهیت مشارکت موجود بین این دو کنشگر، پرداختن به وضعیت پیشرفت، مولفهها و مکانیزمهای اجرایی آن و مقایسه آن با تجربه مشارکتی ایران و چین میتواند حاوی درسآموختهها برای سیاست خارجی ج.ا.ایران باشد.
1-2- پیشینه تاریخی
هرچند سابقه روابط چین و رژیم صهیونیستی به اوایل دهه 1950 باز میگردد و روابط تجاری، تسلیحاتی و انتقال فناوری نظامی برای چهار دهه بعدی میان آنها وجود داشته است، اما با اینحال، روابط دیپلماتیک تمام عیار به دلیل فشارهای بلوکی عصر جنگ سرد تا 24 ژانویه 1992 برقرار نشد. سنگبنای تحول در روابط از اواخر دهه 1970 با تغییر دکترین سیاست خارجی چین شکل گرفت. از آن زمان چین به دلیل تقاضای بیامان و سنگین برای سرمایه، مواد خام، فناوریهای پیشرفته و منابع انرژی، همراه با جستجوی بازارهای خارجی برای محصولات تولیدی، بهدنبال روابط با کشورهایی بوده است که قادر به تأمین این نیازها باشند (Sutter, 2010: 19). در این ارتباط، نیاز چین به فناوری پیشرفته محرک اصلی شروع روابط دوجانبه در سال 1979 با اسرائیل شد که برای دو دهه آتی بر همکاری در فناوریهای نظامی متمرکز بود (Kumaraswamy, 2013: 147-148).[2] البته این نوع همکاری در ادامه بدون مانع و چالش نبوده و در این راستا در دهه اول هزاره جدید، اسرائیل تسلیم فشارهای آمریکا شد و بهطوریکجانبه قراردادهای جاری با چین در حوزه تسلیحاتی و فناوریهای نظامی را لغو کرد. پسازآن، روابط نزدیک میان این دو قریب یک دهه به سردی گرایید (Evron, 2017: 828). با رویکارآمدن شی جینپینگ و سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به پکن در ماه می 2013، توسعه مجدد روابط در دستورکار قرار گرفت. دور جدید مناسبات دو کشور در چارچوب نهادیتر و همراه با ابتکار کمربند- راه، مذاکرات موافقتنامه تجارت آزاد[3] و «مشارکت جامع نوآورانه» گسترش یافت. اعلام رسمی مشارکت جامع نوآورانه به ملاقات شی و نتانیاهو در 21 مارس 2017 در پکن باز میگردد، هرچند مذاکرات و برنامه اقدام آن از سال 2014 شروع شده بود. چین و اسرائیل طی سالیان اخیر در قالب برنامه «مشارکت جامع نوآورانه» وارد سطح قابل توجهی از همکاریها شدهاند. اسرائیل به لحاظ برخورداری از فناوریهای روز از جایگاه نسبتاً مطلوبی در جهتگیری نوین چین برخوردار است و طرف مقابل نیز طی سه دهه اخیر کوشیده تا ضمن تأکید بر نقاط قوت خود و متعاقباً نیازهای فناورانه چین، روابط عمیق و تا حد یک شریک غیرقابل اغماض را برای این کشور ترسیم نماید. اسرائیل میکوشد تا از رهگذر ارتباط با چین، ویژگیهای شرقی و غربی فناوری را به هم پیوند و خود را بهعنوان پُلی میان جهان غرب و شرق مطرح نماید. هماکنون اسرائیل جزء سه بازیگری است که همراه با سوئیس و بلژیک، پیوندهای محکم و نهادینه شدهای در حوزه نوآوری و فناورانه با چین دارد. چین با سوئیس در آوریل 2016 «مشارکت استراتژیک نوآورانه» و با بلژیک در سال 2017 «گفتگوی نوآورانه»[4] برقرار کرد. در این میان، روابط نوآورانه چین و اسرائیل در سطح «مشارکت» است، اما فاقد عنصر استراتژیک است. قید «جامع» نیز به بسط همکاری فناورانه به همه حوزههای روابط دوجانبه اطلاق دارد.
در خصوص پیشینه مشارکت چین و ایران نیز باید اشاره داشت که در هفتم فروردین سال 1400، شش سال پس از صدور بیانیه مشارکت جامع راهبردی سال 1394، نهایتاً در گامی بلند در راستای تقویت عملی روابط دوجانبه، وزرای خارجه ایران و چین، سند برنامه همکاری جامع 25 ساله ایران و چین را به امضا رساندند. عزم دول ایران و چین برای تنظیم و نهایتاً امضای این سند راهبردی، به سفر آقای شی جینپینگ، رئیسجمهور چین به تهران در 1394 بازمیگردد. در واقع، امضا و اجرای سند، نقطه عطفی در راستای عملیاتیسازی بند ششم بیانیه مشترک روسای جمهور دو کشور که در جریان سفر مذکور منتشر شد، به شمار میآید. در متن بیانیه مشارکت جامع راهبردی که دو کشور در آن سال در جریان سفر آقای شی جین پینگ به ایران، منتشر کردند، در بخش همکاری اجرایی در ماده ۶، بر انعقاد قرارداد ۲۵ ساله تاکید میکند:
«نظر به اراده راسخ طرفین برای توسعه روابط دو کشور و با توجه به مکمل بودن ظرفیتهای اقتصادی و همچنین وجود زمینههای مختلف همکاری در عرصههای انرژی، زیرساختی، صنعتی، فناوری و سایر زمینههای مشترک، دو طرف توافق مینمایند رایزنیها و مذاکرات لازم جهت انعقاد قرارداد همکاریهای جامع ۲۵ ساله را در دستور کار قرار دهند.»
در این راستا، طرفین برای حصول به یک توافق جامع بر سر کلیات همکاریهای 25 ساله، مذاکرات در سطوح مختلف را آغاز کردند که سرانجام این مذاکرات، امضای سند همکاریهای جامع 25 ساله در هفتم فروردین 1400 به عنوان مکانیزمی پویا برای تحقق اهداف بیانیه مشارکت جامع راهبردی بود. برنامه جامع همکاریهای 25 ساله گامی برای ارتقای روابط از سطح «همکاری» به «مشارکت» است. متن مذاکراتی و نشستهای سران دو کشور، اراده جدی دو کشور را برای انعقاد یا تدوین یک “سند”، “قرارداد” “توافق” و” چشم انداز” برای همکاری ۲۵ ساله نشان میدهد.
فصل 2- بررسی تطبیقی
علیرغم اهمیت برنامه جامع همکاری 25 ساله ایران و چین و حتی امضای سند در فرودین 1400 و یا اعلام اجرایی شدن سند مذکور در دی ماه 1400، تبیین وضعیت و سازوکار اجراییسازی و حجم و ارقام تعاملات چین و اسرائیل نشانگر وضعیت کند و فرسایشی توسعه مشارکت ایران و چین است. برای درک این منظور در ادامه به وضعیتسنجی تعاملات چین و اسرائیل در بستر مشارکت جامع نوآورانه میپردازیم.
2-1- عملیاتیسازی مشارکت چین و اسرائیل
مشارکت جامع نوآورانه چین و اسرائیل را میتوان اینگونه توصیف کرد که هر یک آنچه را که نیاز دارد به دست میآورد و آنچه میتواند انجام میدهد. از منظر اسرائیل، اگرچه این رژیم دارای قدرت تحقیقات علمی بالایی است، اما به دلیل اندازه کوچک اقتصاد، فضا برای تبدیل دستاوردهای علمی و فناوری به بهرهوری و ثروت در آن محدود است، بنابراین باید به دنبال بازارهای خارجی باشد. چین میتواند چنین فضایی را بهشکل گسترده خلق نماید. فناوری اسرائیل میتواند دگرگونی بازار را در چین تحقق بخشد تا ریشه دوانده و ثروت ایجاد نماید.
از منظر نیاز چین، این کشور استراتژی «توسعه مبتنی بر نوآوری» و «ساخت چین 2025» را در دستورکار دارد که هدف آن ارتقاء نوآوری فناورانه و صنعتی و تبدیل علم و فناوری به نیروهای تولیدی پیشرفته برای گذار از یک اقتصاد تولیدات کارخانهای به به یک اقتصاد مبتنی بر تولید محصولات با فناوری بالا است. همچنین پس از محدودیتهای اعمالی آمریکا در تعاملات اقتصادی مرتبط با فناوریهای پیشرفته با چین در سالهای اخیر، اسرائیل نقش کلیدی برای این کشور یافته است. آمارها سرمایهگذاری سنگین چین در اسرائیل تقریباً در تمام بخشهای مهم فناوری را نشان میدهد (Harutyunyan, 2020: 10).
براساس آمارها، اکثریت قریب به اتفاق سرمایهگذاریهای چین در اسرائیل از سال 2002 تا 2020 در بخش فناوری بوده است (449 معامله به ارزش نه میلیارد و صد و سی و هشت میلیون دلار از مجموع 463 معامله به ارزش نوزده میلیارد و چهارصد و چهل و چهار میلیون دلار). سرمایهگذاری چین در بخش فناوری اسرائیل نسبتاً متنوع است. بیشترین تعداد سرمایهگذاریها در شرکتهای بخش علوم زیستی است (اینها شامل فناوریهای پزشکی، بیوتکنولوژی، بیوشیمی و داروسازی درمجموع 122 معامله را شامل میشود)، و پس از آن سرمایهگذاریها در توسعه نرمافزار و شرکتهای فناوری اطلاعات (108 قرارداد). ارزش سرمایهگذاریها در این دو بخش به ترتیب علوم زیستی (در مجموع یک میلیارد و سیصد و پنجاه و هشت میلیون دلار و توسعه نرمافزار و فناوری اطلاعات (در مجموع یک میلیارد و صد و بیست میلیون دلار) بوده است. چین همچنین در شرکتهایی در بخش اینترنت (46 قرارداد)، ارتباطات (42 قرارداد)، فناوریهای مختلف (40 قرارداد) و تراشهها و نیمههادیها (39 قرارداد) سرمایهگذاری میکند. در نهایت، سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر[5] اسرائیل (27 قرارداد) و در 25 معامله شرکت در بخش فناوری پاک انجام شد (Ella, 2021).
نهادهای سرمایهگذار چینی در اسرائیل به چهار دسته تقسیم میشود: 1- شرکتهای دولتی[6]: این شرکتها تحت کنترل کمیسیون نظارت و اداره داراییهای دولتی شورای دولتی[7] (در سطح دولت مرکزی یا دولتهای محلی) هستند. این دسته همچنین شامل صندوقهای سرمایه دولتی و سرمایههای خطرپذیر مدیریت وجوه دولتی (مانند گروه سرمایه شنژن[8]) میشود؛ 2- شرکتهای عمومی[9]؛ 3- شرکتهای خصوصی؛ 4- صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر. بر اساس دادهها، حدود 53 درصد به ارزش ده میلیارد و صد و نود و پنج دلار از کل سرمایهگذاریهای چین در اسرائیل در دوره 2002-2020 توسط شرکتهای دولتی چین انجام شده است، درحالیکه این سرمایهگذاریها تنها 5 درصد از تعداد معاملات را تشکیل میدهند. شرکتهای خصوصی در رتبه بعدی و عمدتاً در بخش فناوری پیشرفته سرمایهگذاری مینمایند و 34 درصد از کل معاملات (شش میلیارد ششصد و بیست و هفت میلیون دلار) را تشکیل میدهند. این صندوقها در استارت آپهای تازهتأسیس که نیاز به تزریق سرمایه نسبتاً کمی دارند، سرمایهگذاری میکنند (Ella, 2021).
از آنجاییکه تعامل مستقیم در حوزه فناورانه با حساسیت امنیتی و نظامی آمریکا همراه است، از دو مدل همکاری غیرمستقیم استفاده میشود: الف) خرید سهام شرکتهای اسرائیل توسط شرکتهای چینی که فناوریهایی را توسعه و بر حوزه امنیت یا امنیت سایبری تأثیر میگذارند. ب) سرمایهگذاری توسط آژانسهای دولتی و شرکتهای چینی در صندوقهای توسعه فناوری مشترک اسرائیل و چین. در نوع اول، در سال 2010، غول فناوری اطلاعات چینی هواوی، شرکت صهیونیستی شبکههای توگا[10] را که آخرین ریزتراشههای مورد استفاده در ارتباطات را توسعه میدهد، به روشی بسیار محرمانه خریداری کرد. علی بابا، در سال 2015، 15 میلیون دلار در شرکت اسرائیل تتا ری[11] سرمایهگذاری کرد، شرکتی که فناوریهای تضمین امنیت سایبری را ارائه و تهدیدات ناشی از فضای سایبری را شناسایی میکند. در نوع دوم همکاری، چند نهاد و شرکت چینی در صندوق فناوری چین – اسرائیل به ارزش 440 میلیون دلار در سال 2017 سرمایهگذاری کردند که بر امنیت داخلی، رباتیک، خودرو و فناوریهای سایبری تمرکز دارد (Morozov et al., 2021: 15-26). در ارزیابی این بخش باید گفت که قدرت فناورانه اسرائیل همراه با نفوذ اقتصادی جهانی چین، قابلیتهای تولید صنعتی، و تخصص بازاریابی؛ همافزایی اقتصادی و مشارکت جامع نوآورانه چین و اسرائیل را ممکن ساخته است. هماکنون نوآوری بهعنوان کاتالیزور در دیپلماسی اقتصادی بین چین و اسرائیل عمل میکند.
2-2- وضعیت برنامه مشارکت ایران و چین
در مقابل وضعیت بالا و علیرغم وجود ظرفیتهای بالقوه و بالفعل در جهت تقویت دیپلماسی مشارکتی تهران و پکن در زمینههای گوناگون و دستیابی به اهداف آن، بنا به دلایل زیر شرایط برای تحقق این هدف از جمله بیانیه مشارکت جامعِ راهبردی 2016 تاکنون میسر نشده است:
- نگرانی شرکتهای چینی از رژیم تحریمهای ایالاتمتحده؛
- عدم تمایل پکن در سوگیری یکجانبه نسبت به تهران و به خطر انداختن روابط منطقهای خود با بازیگران همپیمانِ منطقهای نظیر اسرائیل، عربستانسعودی و پاکستان بهعنوان متحدان راهبردی؛
- ملاحظات راهبردیِ پکن نسبت به واشنگتن بهعنوان شریک تجاری؛
- وجود دیدگاههای متناقض در محافل سیاسی و آکادمیکِ چین در رابطۀ با تعمیق روابط با تهران؛
- عدم اعتمادسازی بنیادین و فقدان درک عینیِ مشخص از نیات و مقاصد طرف مقابل.
مهمتر از عوامل بالا، عامل اصلی مؤثر بر عدم توسعه جدی مشارکت ایران و چین به دستگاه دیپلماسی ایران باز میگردد. به لحاظ شکلی، پیشبرد مشارکت ایران با چین از ابتدا دچار مشکل بوده که بخش عمده آن ناشی از چشماندازهای سینوسی حاکم بر سیاست خارجی دولت پیشین بوده است. در این ارتباط، هرچند ایران با چین بیانیه مشارکت راهبردی را سال 2016 اعلام کرد، اما دستگاه دیپلماسی ایران حتی به رغم فارغ شدن از مذاکرات هستهای و دستیابی به برجام، دو سال (بین سالهای 2016 تا 2018) اقدام جدی در راستای عملیاتیسازی آن نکرد و تنها سال 2018 دوباره برای رفع کژکارکردیها و نشان دادن مجدد اراده به طرف مقابل، آن هم پس از ارسال نامه مقام معظم رهبری به رهبر چین در آن و با پیشرانی رئیس مجلس شورای اسلامی، نگارش سند برنامه همکاری جامع 25 ساله را در دستورکار قرار داد.
در مقطع اخیر به ویژه طی یک سال اول دولت سیزدهم با وجود منافع مشترکِ ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی و بهرغم توسعۀ کمیِ مناسباتِ دوجانبۀ تهران و پکن در قالب تبادل هیئتهای عالیرتبۀ سیاسی، عملاً گشایش چندانی در همکاریهای مشارکتی فیمابین صورت نپذیرفته است و کماکان همکاریهایِ اقتصادیِ ایران و چین در حوزههای جدیتر و زیرساخت و مالی و بانکی با چالشهای ژرفی مواجه است.
2-3- ابتکار جدید برای عملیاتیسازی مشارکت ایران و چین (رویکرد ممکن)
به نظر نقطه قوت برنامه مشارکت چین و اسرائیل، سازوکار نهادی آن میباشد و ابتکار بدیل در دولت سیزدهم که تأکید خود را برای همسایگان و شرق قرار داده است، به منظور اجراییسازی آن باید تأکید بر این مکانیسم باشد. یکی از برجستهترین جلوههای ارتقای روابط چین و اسرائیل به سطح مشارکت و ابزار مهم پیگیری تحقق آن، تشکیل «کمیته مشترک چین و اسرائیل در زمینه همکاریهای نوآورانه»[12] بوده است. درخصوص تأسیس این کمیته در سال 2014 تصمیمگیری و نشست افتتاحیه آن در ژانویه 2015 در پکن برگزار شد. تا سال 2022 پنج دور از نشستهای این کمیته برگزار شده است. کمیته مذکور از زمان تأسیس به مکانیسم اصلی همکاری دولت با دولت بین اسرائیل و چین تبدیل شده و در چارچوب آن، وزارتخانهها و سازمانهای دولتی دو طرف به ترویج همکاریهای نوآورانه در زمینههای مختلف میپردازند. ریاست جلسات سالانه آن را مقامات بلندپایه دو طرف، از جمله نخستوزیر اسرائیل (بنیامین نتانیاهو و بعداً یائیر لاپید[13]) و در سوی دیگر، مقامات ارشد چین، از جمله لیو یاندونگ[14]، معاون نخستوزیر و بعداً وانگ کیشان[15]، معاون رئیسجمهور بر عهده دارند.
دو بازیگر در جریان برگزاری چهارمین کمیته مشترک در زمینه همکاریهای نوآورانه در سال 2018، برنامه اقدام همکاری نوآوری چین و اسرائیل (2018-2021) را نوشته و به مرحله اجرا گذاشتند. در قالب این برنامه اقدام، دو طرف رهنمودهای نوآورانه و ضمانتهای نهادی را تقویت و همکاری عملگرایانه را تعمیق و مبادلات پرسنل را ارتقا بخشیدند. در ژانویه 2021، وانگ و لاپید بهطور مشترک برنامه اقدام همکاری نوآورانه چین و اسرائیل (2022-2024) را امضاء و در کنار آن شاهد امضای هفت موافقتنامه همکاری در زمینههای علم و فناوری، بهداشت، فرهنگ، حفاظت از محیطزیست، انرژی پاک و حقوق مالکیت معنوی بودند (Xinhua, 2022). این ترتیبات نهادی از آن جهت اهمیت دارد که اعتماد متقابل را در سطح سیاسی برای اجرای مشارکت افزایش میدهد (Yongxin, 2019: 378). تأسیس کمیته مشترک عالی بین دو دولت بهمنزله پیشران عملیاتی اهداف و انتظارات مشترک دو دولت در قالب مشارکت، تا حد چشمگیری کارآمد بوده است.
با عنایت به تجربه چین و اسرائیل، وجود یک کمیته مشترک دائمی عالی با عضویت مقامات ارشد ایران و چین (به معنای ارتقای «ستاد چین») و رایزنی پیرامون موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی و تجاری در قالب کمیتههای مشترک تخصصی خواهد توانست تا علاوه بر مانعزدایی بر سر راه تحقق اهداف مشترک، همواره فضا را برای شناسایی فرصتها و گسترش همکاریها فراهم آورد.
هرچند رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده ویژه ایران در امور چین از سال 1397 با تأسیس ستاد ویژه نقش حائز اهمیتی در رفع موانع و گشایش در تعاملات دو کشور داشت، اما فعالیت این ستاد بیشتر حول هماهنگی مراودات جاری دو کشور و عدم توجه کافی به بیانیه مشارکت 2016 و برنامه پینشهادی 25 ساله میچرخید. در دولت سیزدهم به رغم محول شدن مأموریت مدیریت مناسبات به معاونت اول ریاست جمهوری، کماکان چند اشکال اساسی در ساختار عالی جدید وجود دارد:
- دولت محوری: رابطه ایران و چین به سطح دولت (قوه مجریه) در ایران تعریف و محدود میشود که این موضوع میتواند طرف مقابل را از نگاه دائمی به ایران باز دارد.
- کارکردی دیدن رابطه: توجه کارکردی اعتماد طرف چینی را به روابط با ایران سلب میکند، زیرا مناسبات را به سطح خدمت، مأموریتی و تعدادی پروندهها تقلیل میدهد.
در این راستا باید مطابق با تحولات نقش و جایگاه چین در عرصه سیاست بین الملل، در کارویژهها و شرح وظایف ستاد عالی روابط تغییراتی ایجاد و از حالت کارکردی و موقتی بودن خارج و به عنوان نهاد یا ستاد دائمی ناظر بر روابط خارجی ایران با چین تبدیل گردد. ویژگیها و مختصاتی که در رابطه با این ستاد مورد توجه گیرند، عبارتند از:
- برخورداری اعضای منتخب از قدرت و اقتدار لازم اجرایی؛
- جلسات مستمر برای افزایش هماهنگیها جهت اجرای تفاهمنامهها و حل و فصل مشکلات دستگاهها؛
- نظارت بر روابط و پیگیری و گزارشگیری از نحوۀ اجرای توافقات به عمل آمده میان ایران و چین.
فصل 3- نتایج و توصیههای راهبردی
در جمعبندی مطالب بالا باید اشاره داشت که مقامات ایران در شرایط کنونی گذار نظام بینالمللی و در راستای تقلیل اثرات تحریمهای کمسابقۀ آمریکا بایستی توجه ویژهای به قدرتهای نوظهوری همچون چین که از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل ویژهای به لحاظ ژئواکونومیکی برای ایران برخوردار است، مبذول دارند. در این ارتباط، برنامۀ مشارکت با چین اهمیت جدی دارد و ایران برای عملیاتی کردن برنامۀ مذکور باید اقداماتی از جمله گفتوگوهای راهبردی، تجاری و اقتصادی دوجانبه را در سطوح عالی پیگیری نماید. با عنایت به تجربه زیسته اسرائیل، برخی از توصیههای راهبردی ذیل پیرامون مشارکت ایران با چین اهمیت دارد:
- تجربه اسرائیل نشان میدهد که وجود یک کمیته مشترک دائمی عالی با عضویت مقامات ارشد صهیونیستی و چینی و رایزنی پیرامون موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی و تجاری خواهد توانست تا علاوه بر مانعزدایی بر سر راه تحقق اهداف مشترک، همواره فضا را برای شناسایی فرصتها و گسترش همکاریها فراهم آورد. «ستاد چین» که از سال 1398 در ایران تشکیل شده است، به رغم ظرفیتهایی که ایجاد میکند، فاقد عنصر ارتباط دوسویه دائمی است و یک کمیته مشترک عالی به شمار نمیآید.
- وجود کارگروههای تخصصی مشترک پیرامون موضوعاتی همچون تنظیم یا اصلاح مقررات مالی، تجاری و تعرفهای برای تسهیل ورود سرمایه و فعالیت تجار چینی در بازار کشور، تقویت همکاریهای بخش خصوصی و شرکتهای دانشبنیان داخلی با صنایع، دانشگاهها و پژوهشگاههای تحقیقاتی چینی و موضوعات متنوع دیگر ضرورت دارد.
- با عنایت به اینکه همکاری درازمدت و زیرساختی ایران و چین منفیترین آثار را بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای یکجانبه پذیرفت، در گزارههای مذاکراتی عملیاتیسازی برنامه مشارکت فوق باید تکمیل فاینانس پروژههای موجود و برنامهریزی برای فاینانسهای جدید ادامه یابد.
- یکی از راههایی که ایران از رهگذر آن میتواند روابط خود با چین را در راستای اجراییسازی برنامۀ مشارکت جامع راهبردی (توافق 25) ساله قوام بخشد، ردگیری راهبرد نزدیکی به پکن از طریق پیوستن به طرحهای منطقهایِ این کشور همچون طرح کریدور مشترک اقتصادیِ چین- پاکستان است.
- کیفیت تعاملات ایران و چین تقریباً از نوع سنتی و تحول ویژهای در این رابطه به وجود نیامده است. شناخت عمیقتر نهادها و افراد مؤثر چین، تعامل نخبگان سیاسی و اداری، اندیشکدهها و مراکز تولید فکر به تحقق این هدف و تعمیق مناسبات کمک میرساند.
- نیاز است در راستای پیشبرد عینی و کارکردی اهداف و انتظارات ایران از مشارکت راهبردی با چین، اقدام به هدفگذاری در سه سطح کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در تنظیم مشارکت با طرف چینی، به طور جد در دستور کار قرار گیرد.
- تجربه مشارکت چین و اسرائیل نشان میدهد که فقط صرف تأکید و بیان حوزههای مختلف تعامل در قالب سند و گفتمان مذاکراتی، نمیتواند موجبات تحقق هم جانبه اهداف مشارکت جامع راهبردی و یا برنامه همکاری جامع 25 ساله را فراهم کند و نیاز داریم برای سطوح مختلف برنامه قابل اجرای عملیانی در دستورکار قرار گیرد، حتی اگر این سطح رابطه فرهنگی و یا علمی باشد.
منابع:
- Ella, D. (2021), “Chinese Investments in Israel: Developments and a Look to the Future”, Special Publication, February 1, 2021, https://www.inss.org.il/publication/chinese-investments/
- Evron, Y. (2017),“The Economic Dimension of China–Israel Relations: Political Implications, Roles and Limitations”, Israel Affairs, Vol. 23, No. 5, pp. 828–847.
- Fulton, J. (2019). “China’s Changing Role in the Middle East”. Atlantic Council. https://www.atlanticcouncil.org/wp-content/uploads/2019/06/Chinas_Changing_Role_in_the_Middle_East.pdf
- Harutyunyan, A. (2020), “China and Israel: Evolving Relationship within the Belt and Road Initiative”, Asian Journal of Middle Eastern and Islamic Studies, Vol. 14, No. 3, 410-429.
- Kumaraswamy, P. R. (2013), “China, Israel and the US: The Problematic Triangle”, China Report, Vo. 49, No. 1, pp. 143–159.
- Morozov, V., Baykov, A., Gnevasheva, V., Mikaelian, A. (2021), “Innovative Comprehensive Partnership: Sino-Israeli Relations in the Fields of Economy and Security”, otnosheniia, Vol. 65, No.12, pp. 15-26.
- Sutter, R.G. (2010), Chinese Foreign Relations: Power and Policy since the Cold War, Lanham: Rowman & Littlefield.
- Xinhua (2022-01-24), “China, Israel vow to promote more fruitful innovation cooperation”, https://english.news.cn/20220124/8b70052e6cb34aedae1a00f780505ba4/c.html
Yongxin, Z. (2019), “China–Israel Relations in a Changing World: Opportunities and Challenges”, Israel Journal of Foreign Affairs, Vol. 13, No.3, p
[1] Innovative Comprehensive Partnership
[2]چین برای دستیابی به فناوری روز نظامی، همکاریهایی با ایران نیز در دهه 1980 شکل داده بود. برای مثال، ایران تسلیحات ساخت شوروی که از عراق غنیمت گرفته بود و هواپیماهای پیشرفتۀ ساخت آمریکا (ازجمله جنگنده فانتوم اف 4) را در اختیار چین گذاشت. علاوهبراین، انتقال فناوری سوختگیری هوایی که زمان گشتزنی چین در دریای جنوبی را افزایش میداد و فروش دستهای از 115 فروند میگ 29 به چین که در آغاز جنگ خلیجفارس توسط نیروی هوایی عراق به ایران منتقلشده بود، از دیگر همکاری دو کشور با تمرکز بر نیاز چین برای کسب فناوری بهروز نظامی بود.
[3] توافقنامه تجارت آزاد چین – اسرائیل (People’s Republic of China-Israel Free Trade Agreement) در سال 2013 پیشنهاد، مذاکرات آن در سال 2017 آغاز و تا سال 2022 چند دور مذاکره برای آن صورت گرفته است.
[4] China-Belgium Innovation Dialogue
[5]Venture Capital Funds
[6] State-owned enterprises (SOEs)
[7] State-owned Assets Supervision and Administration Commission of the State Council
[8] Shenzhen Capital Group
[9] Public companies
[10] . هم اکنون شبکههای توگا (Toga Networks) مرکز تحقیق و توسعه هواوی در رژیم صهیونیستی شناخته میشود. برای اطلاعات بیشتر به سایت این شرکت مراجعه نماید: www.toganetworks.com/about-us
[11] ThetaRay
[12] China-Israel Joint Committee on Innovation Cooperation (JCIC)
[13] Yair Lapid
[14] Liu Yandong
[15]Wang Qishan